قسمت دوم

 در شماره ی قبل به برخی مسائل مربوط به تقلید اشاره کردیم و توضیح دادیم که اصل تقلید و مراجعه به متخصص در هر رشته، از ضروریات عقل است. در دین اسلام به ضرورت و اهمیت این مسئله برای درک وظایف دینی، تأکید بسیار شده و همه ی مذهب های اسلامی به اهمیت و ضرورت این کار مهم باور دارند. در این شماره به بخش دیگری از مسائل مربوط به تقلید می پردازیم.
 

چرا به مجتهد نیاز داریم؟

عدّه ای می پرسند اگر منبع همه ی احکام و دستورات دین، قرآن و روایات است و وقتی قرآن و روایات هم در دست ماست، دیگر چه نیازی به مرجع تقلید داریم؟ خودمان قرآن و روایات را می خوانیم و احکام دین مان را همان گونه که خدا فرموده انجام می دهیم.

در جواب این دوستان باید گفت: حق با شماست اگر کسی این توانایی را دارد که احکام دین و هزاران مسئله را در موضوعات گوناگون از خود قرآن و روایات به دست آورد، نه تنها می تواند تقلید نکند، بلکه نباید تقلید کند و لازم است خودش این وظیفه ی مهم را بر عهده بگیرد؛ اما مشکل این جاست که توانایی این کار بسیار دقیق و تخصصی از عهده ی ما برنمی آید.

فرض کنید کتاب «قانون» بوعلی سینا، که از مهم ترین کتاب های علم پزشکی است، در اختیار ما باشد. آیا درست است اگر بگوییم وقتی کتاب «قانون» را داریم، چه معنا دارد پیش پزشک برویم و از او راه درمان درد معده را بپرسیم؟ یا درست است بگوییم وقتی کتاب «الحاوی» زکریای رازی در دست ماست، پس مراجعه به داروساز و درخواست داروی مناسب با کمردرد بی عقلی است؟

قطعاً این طور نیست؛ زیرا گاهی خواندن و فهمیدن یک خط از این کتاب ها از توان ما خارج است؛ چه برسد به این که بتوانیم جزئیات یک راه کار درمانی یا تولید یک دارو را از مطالعه ی این کتاب ها به دست بیاوریم. در مسائل دینی هم درک دقیق تکلیفی که خداوند برای ما در قرآن و روایات معین کرده، بسیار دشوار است و به همین دلیل لازم است به بهترین متخصص در این کار (مجتهد اَعلم) مراجعه کنیم.
 

چرا اختلاف؟

عدّه ای می پرسند: اگر منبع احکام دین، یکی است، پس چرا مراجع تقلید در مسائل مختلف این قدر با هم اختلاف نظر دارند؟

پاسخ این است که اولاً اختلاف مراجع در احکام دینی در امور جزئی است و فقیهی وجود ندارد که در یکی از احکام اساسی و کلی مانند اصل ضرورت نماز و اجزا و شرایط آن با مراجع دیگر اختلاف نظر داشته باشد.

ثانیاً مسئله ی اختلاف در یک موضوع دقیق و علمی، مسئله ای طبیعی است و معمولاً در تمام علومی که به کار تخصصی نیاز دارد، صاحب نظران با هم اختلاف نظر پیدا می کنند؛ داستان احکام شرعی هم همین است. فقها و مجتهدان در به دست آوردن احکام، که کاری سخت و دقیق است، اختلافاتی پیدا می کنند و در بعضی موارد، نظرهای متفاوتی می دهند.

این مسئله در علوم تخصصی دیگر همین طور است؛ مثلاً یک جراح نظر می دهد غده ای را باید با عمل جراحی از بین برد؛ ولی جراح دیگر این را قبول ندارد و معتقد است با دارو قابل معالجه است؛ البته درباره ی مسئله ی اجتهاد و به دست آوردن احکام دینی، عوامل متعدد دیگری هم در به وجود آمدن اختلافات نقش دارد؛ مثل اختلاف روایات و وجود روایات نادرست و جَعلی که مرجع تقلید باید با کارشناسی، روایات صحیح را از بین آن ها انتخاب کند.

 

از کجا پیدا کنیم؟

حالا که با مجتهد و کارهایی که انجام می دهد آشنا شدید، اولین پرسش این است که ما از کجا باید بشناسیم چه کسی مجتهد است و چه کسی بین مجتهدان از دیگران داناتر است؟

پاسخ این است: همان طور که در همه ی کارهای زندگی، مثل شناختن بهترین پزشک برای جراحی یا بهترین مدرسه برای تحصیل یا بهترین کتابخانه از افراد خِبره و دانا تحقیق می کنیم، در این مسئله هم به کارشناسان و روحانیان یا اساتید علوم دینی مراجعه می کنیم و می پرسیم به نظر شما چه کسی از همه ی مراجع داناتر است و با راهنمایی ایشان، مرجع مان را انتخاب می کنیم.

نویسنده: روح الله حبیبیان
 
منبع: مجله باران